هر چهار سال یکبار
در سررسید داستان بازی و توپ
وقتی خیال بشر نگران مستطیل سبز است
دلشوره امان آدمیت را میبرد
وقتی تمام چشمها
مسحور ستاره های زمین بازی اند
و اخبار گلهای شب
با درشت ترین تیتر
میروند که صبح را شروع کنند،
ستارههای آسمان
در تماشای گوشهای از زمین
داستان گلهایی را گریه میکنند
که توپ برایشان
آغاز یک ویرانی است
و در بازی کوچه شان
سوت به جای داور
در دست جلاد است
از دست تیم پزشکی هم
در این داستان
کاری بر نمیآید
که گلولهها پایان عمر بازی غنچه را رقم زدهاند
و هیچ کارشناسی
توجه ندارد
که کودک شیرخواره
حریف خمپارههای آدمخوار نمیشود
چرا که اصولا
در جایی از منشور حقوق بشر به این نکته
اشاره نشده